یکی از سنت‌‌های الهی در بین انسان‌ها وجود سنت تنوع و یا به تعبیر قرآن اختلاف است. خداوند متعال هر چیزی را مختلف خلق کرده است.
تنوع از صفات مخلوق و وحدت اتحاد و یگانگی از صفات خالق استو تنوع در خلقت یکی از نشانه ‌هایی است که به صفت خالقیت خداوند یک نوع زیبایی می‌بخشد. یک باغ هر اندازه گل‌‌های رنگارنگ و متنوع داشته باشد، زیباتر خواهد شد. گل‌های لاله در دشت لاله زیبا نیست، یاسمن اگر در دامنش رویید؛ زیبا می‌شود.
پس زیر بنای جهان بر پایه‌ی تنوع بوده و همانطور که گفتیم یک سنت الهی است و از همان آغاز خلقت وجود داشته و همواره انسان با آن در تعامل بوده است. زیرا انسان با کسی که با او متفاوت است، همکاری و کنش دارد.
اگر با دقت نگاه کنیم در می‌یابیم که زیبایی و چشم نوازی این جهان به تفاوتهاست. چه بخواهیم و چه نخواهیم دنیای اطراف ما با تمام متعلقاتش مملو از تفاوتهاست. ما باید تفاوت‌ها را ارج نهیم و به استفاده بهتر از آن بیندیشیم. پس مهم تنوع نگرش ما به این تفاوت‌ها و بهره گیری از آنهاست.
تنوع و اختلاف و یا تفاوت در خیلی چیز‌ها می‌تواند فرصتی باشد برای شناخت بیشتر و بهتر؛ زیرا وقتی خداوند در قرآن می‌فرماید:" انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا " در می‌یابیم که این آیه زیباترین آیه در مورد تنوع است. می‌فرماید: ما شما را از یک زن و یک مرد آفریدیم که این دو یکدیگر را کامل کنند و شما را قبیله قبیله کردیم.( این یعنی نفی نژادپرستی و برابری خلقت).
هدف از این نوع تنوع این است که همدیگر را بشناسند. ما نیاز به شناخت بیشتر از یکدیگر داریم و باید یکدیگر را بشناسیم.
بسیاری از آیات قرآن خطاب به جمیع بشر است؛ مانند یا بنی آدم و یا یا ای‌ها الانسان ... این خطاب‌ها و تعبیر‌ها به این اشاره دارد که انسانیت یک معنای مشترک بین تمام ساکنان زمین است. افراد مناطق مختلف از حیث انسانیت هیچ فرقی با هم ندارند. بشر در طول تاریخ از حیث زبان، رنگ و نژاد مختلف بوده است ولی از نظر اسلام همه فرزندان یک پدر و مادرند (آدم و حوا) و این تفاوت‌ها در انسانیت انسان خدشه وارد نمی‌سازد چون که خداوند متعال می‌فرماید:" لقد کرمنا بنی آدم" همانا بنی آدم را گرامی داشتیم. این یعنی پیش از هر چیز به خاطر انسان بودنش نزد خداوند گرامی و بزرگ است.
بنابراین انسان‌ها برای زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر باید در پایین‌ترین سطح همدیگر را تحمل کنند و در بالاترین سطح تربیتی علاوه بر تحمل و قبول همدیگر به درجه محبت نیز برسند که این تحمل و تقبل و محبت در پدید‌های به نام "دگرپذیری" خلاصه می‌شود.
دگرپذیری همانطور که از اسمش پیداست به معنی قدرت سازگار شدن با امور به جای ستیزه کردن با آنها، و یا به معنی مساوات و برابری یعنی دیگری فارغ از جنسیت‌اش، نژادش، مذهبش، پیشینه‌ی معرفتی و تربیتیش در برابر قانون برابر است.
دگرپذیری به معنای قبول کردن اشخاص غیر از خود است که این اشخاص یا از لحاظ فکری یا مذهبی یا عقیدتی یا... با ما یکی نباشد. یعنی در واقع انسان‌ها با فکر و عقیده و رویکرد سیاسی و نوع تعلق مذهبی و نژادی و... دارای عد‌های هم نوع و عد‌های غیر هم نوع اند. دگرپذیری به معنای قبول عقیده طرف مقابل نیست بلکه یعنی داشتن آمادگی روانی برای در کنار هم بودن و باههم زندگی کردن در عین تفاوت‌های عقیدتی، هویتی، نژادی و سیاسی.
دگرپذیری یعنی مدارا با صاحبان عقیده نه عقاید، یعنی کرامت انسانی را مشروط به لهجه و نژاد و مذهب و... نکنیم و با دیگران هم زیستی اجتماعی داشته باشم.
برای رسیدن به یک وحدت واقعی ما باید همدیگر را همانطور که هستیم، قبول داشته باشیم نه اینکه بگوییم همه باید عین ما شوند. اگر نتوانیم همدیگر را بپذیریم هرگز نمی‌توانیم در کنار هم زندگی و حرکت کنیم.
ما و شما تفاوتمان به غیر هم بودن است اگر من هم آنچه تو بخواهی بشوم، دیگر منی وجود ندارد. دنیا پر می‌شود از تو خسته کننده.
دگرپذیری واقعی زمانی است که من تو را چنان که هستی بپذیرم و نه چنانکه خودم می‌خواهم باید یاد بگیریم که تفاوت‌ها تهدید نیستند بلکه فرصتند باید دریابیم که با هم متفاوتیم اما بدون هم به جایی نمیرسیم.
دگرپذیری به انسان قدرت و نیرو می‌دهد چرا که یک مجموعه می‌توانند از توانایی‌‌های هم که هر یک به تن‌هایی ندارند، استفاده کنند و استعداد‌های هم را شکوفا کند.
دگرپذیری مستلزم خوش بینی به انسان‌ها و در نظر گرفتن توامان نقاط قوت و ضعف دیگران است. اگر تن‌ها به مشاهده نقاط ضعف دیگران بپردازیم، از همگرایی و دگرپذیری ناتوان می‌شویم. بنابراین برای تحقق دگرپذیری لازم است بدبین و عیب بین نباشیم و همه جهات نیک و بد را با هم ببینیم.
دگرپذیری به هم افزایی می‌انجامد. کسانی که با من متفاوتند موجب تقویت من می‌شوند.
ببینی قرآن به عنوان کتاب الهی برای سعادت و خوشبختی بشریت دارای سعه صدر و نگاه بسیار وسیع به قضایا و موضوعات مختلف از جمله فرهنگ دگرپذیری است و با پذیرش عقاید، مقدسات و افکار غیر و سایر ادیان و مذاهب آسمانی و زمینی با رعایت اصول تکریم و شرافت بشری جلو‌های زیبا از تعامل و همزیستی را به نمایش گذاشته است.
قرآن قبول و پذیرش خود را منوط به اختیار و اراده و دوری از نژادپرستی، احترام به دیگری در گفتار و عمل میداند و از قتل و کشتار بیزاری جسته و با ادبیات زیبا در جدال و گفتگو با مخالفان و منتقدان و احترام به مقدسات ادیان گذشته و رعایت حقوق اقلیت‌ها توصیه نموده است. خداوند در سوره بقره آیه 206 می‌فرماید "لا اکراه فی الدین" هیچ اکراه و اجباری در پذیرش دین نیست. و یا در سوره انسان آیه 3 می‌فرماید "انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا" در واقع ما او را به راه راست هدایت کردیم درحالیکه یا سپاسگزار است یا ناسپاس. و همچنین در سوره کهف آیه 29 می‌فرماید "فمن شاء فلیومن و من شاء فالیکفور" هرکس می‌خواهد ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد کافر شود. پس این یعنی آزادی فکر و عقیده...
خداوند در سوره مائده آیه 48 می‌فرماید: برای هر یک از شما شریعت و راه روشنی قرار دادیم و اگر خدا می‌خواست شما را یک امت قرار می‌داد ولی خواست تا شما را در آنچه به شما داده بیازماید پس در کار‌ها بر همدیگر سبقت بگیرید بازگشت همه به سوی خداست. آنگاه درباره‌ی آنچه در آن اختلاف می‌کردید آگاهتان خواهد کرد و فرستاده‌ی خداوند هم همیشه داوری و قضاوت نهایی را به خداوند محول می‌کرد و در مجموع از آدمیان می‌خواست بی آنکه در پی داوری و قضاوت هم باشند، در امور خیر همیاری و تعاون داشته باشند( و دیگری) بودن دیگری را به رسمیت بشناسند. و به جای کوشش در محور تمایز‌ها و تفاوت‌ها، دگرپذیرانه در ابعاد خیر کوشش کنیم.
پیامبر( صل الله علیه و سلم) هرگز کسی یا گروهی را مورد تجاوز قرار نداد، پیامبر هرگز به سبب عقیده کسی را مجازات نکرد و علیه کسی اعلان جنگ نکرد بلکه هرچه بود به واسطه‌ی رفتار تجاوزکارانه‌ی طرف مقابل و پیمان شکنی آنان بود.
دعوت پیامبر( صل الله علیه و سلم) دعوتی مبنی بر محو تمایز‌ها و از میان بردن تنوع‌ها نبود. فراخوانی ایشان فراخوانی دگرپذیرانه بود که تنوع سرشتی و طبیعی انسان‌ها را معتبر می‌شمرد و به همگان توصیه می‌کرد به رغم تنوع‌ها در امور خیر که همگان در درستی و راستی آن اتفاق نظر دارند، کوشش بیشتر کنند.
رسالت او رحمتی فراگیر و شامل و بی تبعیض برای همگان است. امید است ما نیز که ره پوی طریق محمدی( صل الله علیه و سلم) هستیم، همگان را با یک چشم بنگریم و درخت دشمنی که رنجی بی‌شمار می‌آورد از دل برکنیم.
درخت دوستی نشان که کام دل به بار آرد  
نهال دشمنی بر کن که رنجی بی شمار آرد
جان چون دیگر شود جهانی دیگر شود چرا که ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیر ما بانفسهم. رعد/11
اگر تفاهم ممکن نیست می‌توان تحمل کرد همدیگر را...
منابع مطالعاتی:
1-ماهنامه فرهنگی- اجتماعی اندیشه اصلاح
2-پایگاه اطلاع رسانی و اسلاما
3-سایت دبیرخانه‌ی شورای برنامه ریزی مدارس دینی اهل سنت
4-منبع اصلاح وب
5-سایت اصلاح
6-سایت تابش